چه تعریفی از دوست در ذهنتان دارید؟ واژهی دوست و دوستی برای هر کس تعریف بهخصوصی دارد. دوست خوب بودن همیشه کار راحتی نیست، اما وقت صرف کردن برای پرورش یک دوستی بادوام و همیشگی قطعا باارزش است. سالها میگذرد، عدهای در کنارتان میمانند، اما همه باقی نخواهند ماند و افراد زیادی در روابط انسانی بیشتر نقش توریست را ایفا میکنند و در آخر داستان همیشه تنها هستند، اما با رعایت اصول دوستی شما میفهمید که یک دوستی پایدار چقدر باارزش است. البته برای داشتن یک دوست خوب، ابتدا خودتان باید دوست خوبی باشید؛ پس اگر در زندگی تان به دنبال کسانی هستید که گاهی حتی از پدر و مادر تان به شما نزدیک ترند و برای عمیقتر کردن روابط دوستی و پیدا کردن دوستان همیشگی، راهکارهای زیر را دنبال کنید و ببینید که چگونه باید یک دوست خوب بود تا دوستان خوب جذبتان شوند;
برای قول هایتان ارزش قائل باشید
هیچگاه قولی ندهید که نمیتوانید به آن عمل کنید یا دست کم عادت نکنید که همیشه قول بدهید. اگر به دوستتان میگویید که با او زمانتان را سپری خواهید کرد و کاری بحرانی برایتان پیش میآید، موقعیت را توضیح دهید و اعتماد کنید که این دوستی به قدری قوی است که جوابهای منفی هم به اندازهی جواب مثبت ارزشمند و قابل درک هستند. اگر نمیتوانید به سر قرارتان بروید، به دوستتان هدیهای بدهید و از وی عذرخواهی کنید. هیچ کس بیعیب و نقص نیست و ایرادی ندارد که به طور اتفاقی به یک قولتان عمل نکنید، اما هرگز این کار را به عادت تبدیل نکنید. اگر بدقولی چندین بار و به طور مداوم اتفاق بیفتد، دیگر معتمد دوستتان نیستید چون نمیتوانید به تعهدتان به دیگران و کسی مثل دوستتان پایبند باشید.زمانی که قولی جدی میدهید، به چشمان دوستتان نگاه کنید و به آرامی صحبت کنید تا نشان دهید که این قول واقعا برایتان ارزشمند است ومسبب آن شوید که در آرامش صدایتان حواسش را متمرکز کلام شما کند؛ نه اینکه فقط آن را به زبان بیاورید چون فکر میکنید که باید این کار را انجام دهید. چنین قولی را نشکنید، چون باعث ناراحتی دوستتان میشود و حتی شاید دوستیتان را از بین ببرد.
تکیه گاه باشید
مهمترین ویژگی یک دوست خوب، قابل اتکا بودن است. دوست شما مخصوصا در شرایط سخت به حمایتتان نیاز دارد و در ذهنش شما را مورد سنجش قرار میدهد و همین سنجش های متوالی در طی سالیان است که شما را تبدیل به مهمترین مهره زندگی او میکند. هیچکس حمایت غیر واقعی و کلامی را دوست ندارد و آن را برای دوست نزدیکش هم نمیخواهد. تکیه به کسی که رفتاری متغیر دارد بسیار سخت است. همهی ما افرادی را میشناسیم که نیت خوبی دارند و با بیخیالی میگویند «باشه، من …» اما هرگز پیگیری نمیکنند. اگر شما چنین فردی هستید، بدانید که به زودی اعتماد دوستانتان را از بین میبرید و آنها کمکم شما و گفتههایتان را باور نمیکنند. اگر مطمئن نیستید که توان انجام کار مشخصی را دارید یا نه، حاضر به انجامش نشوید چون ممکن است باعث ناامیدی دوستتان شوید. در مقابل، در مورد این واقعیت که توانایی انجام کار مورد نظر را ندارید، صادق باشید. دوستانتان باید احساس کنند که همیشه و حتی در زمانهای سخت میتوانند روی شما حساب کنند. اگر شما فقط در زمان خوشی در کنارشان باشید، دوستی منفعتطلب خواهید بود و زمانی که دوستانتان احساس کنند که شما آنها را فقط در مواقع کاری نیاز دارید، احساساتشان نسبت به ارتباط با شما کدر میشود و رفته رفته صمیمیتشان نسبت به شما از بین میرود.
از عذرخواهی کردن فرار نکنید
زمانی که اشتباهی مرتکب میشوید، عذرخواهی کنید اگر میخواهید دوستانتان به شما اعتماد کنند، نباید طوری برخورد کنید که انگار بیعیب هستید. اگر میدانید که مرتکب اشتباهی شدهاید، به جای انکار کردن، مسئولیت آن را پذیرید. اگرچه دوستانتان از اشتباه شما خوشحال نمیشوند، اما از این که به اندازهی کافی پخته باشید که آن را بپذیرید، خشنود میشوند؛ و از ارتباط با فرد بالغی مثل شما حالشان خوب میشود.تظاهر نکنید اتفاقی نیفتاده است یا حتی تقصیر را گردن او بیاندازید.
زمانی که عذرخواهی میکنید، باید آن را باور داشته باشید. دوستانتان باید صداقت را در صدا وکلام شما ببیند. کاری نکنید که فکر کنند شما به احساساتشان اهمیت نمیدهید و به شعورشان توهین میکنید.
خودتان را صادقانه ابراز کنید
اگر میخواهید دوست خوبی باشید و مردم به شما اعتماد کنند، باید در مورد احساسات، رفتار دوستانتان و این که در مورد دوستیتان چه حسی دارید، صادق باشید. وقتی در مورد احساسات خود صداقت داشته باشید، ارتباط شما با دوستانتان بیشتر میشود و آنها با شما درد دل خواهند کرد. اگر دوستتان آزردهخاطر شده است، نترسید که در این مورد با وی صحبت کنید؛ و همینطور اگر چیزی شما را ناراحت میکند، از صحبت در مورد آن خجالت نکشید.صداقت با رُکگویی (که میتواند باعث آرزده شدن دوستتان شود) متفاوت است. مثلا اگر فکر میکنید که دوستتان مشکل خاصی مثل اعتیاد دارد، وظیفهی شما به عنوان یک دوست این است که در مورد آن با وی صحبت کنید؛ اما اگر فکر میکنید او در لباس جدیدش عجیب به نظر میرسد، بهتر است نظرتان را برای خودتان نگاه دارید. واقعی رفتار کنید. اگر میخواهید دوستیهای پایدار و طولانی مدت داشته باشید، با کسانی در ارتباط باشید که عمیقا برایشان ارزش قائل هستید. برای افرادی وقت بگذارید که در کنار آنها میتوانید خودتان باشید نه اینکه مجبور باشید جوری که آنها میخواهند از الگوها استفاده کنید. اگر رفتارتان خالی از صمیمیت و خلوص باشد، دوستیتان دوام نخواهد داشت.
سوءاستفاده نکنید
اگر یکی از دوستانتان شک کند که شما در حال سوءاستفاده از او هستید، شما را کنار خواهد گذاشت. دوستیهای واقعی به دلیل محبوبیت یک نفر یا روابطی که وی دارد، شکل نمیگیرند. اگر تلاش کنید با کسی دوست شوید صرفا برای اینکه در قبال دوستی با وی منفعتی گیرتان بیاید، این کار نه دوستی، بلکه فرصتطلبی نام دارد و نیت اصلی شما به زودی فاش میشود. اگر شما به شخصی معروف باشید که از دیگران سوءاستفاده میکند، افراد جدید برای آغاز دوستی با شما اشتیاقی نخواهند داشت. دوستی حول محور تبادل و بده بستان میچرخد. شاید راحت باشد که یکی از دوستانتان هر روز با اتومبیلش شما را به مدرسه یا دانشگاه برساند، اما در مقابل، شما چه کاری برای او انجام میدهید؟
وفادار باشید
اگر دوستتان دربارهی موضوعی محرمانه با شما صحبت میکند، آن را نزد خود نگاه دارید و در موردش با دیگران حرف نزنید. دقیقا همانطور رفتار کنید که از دوستتان انتظار دارید باشند. پشت سر دوست خود صحبت نکنید و نیز در مورد اطلاعات محرمانهای که با شما در میان گذاشته، شایعهپراکنی نکنید. هرگز در مورد دوستتان چیزی نگویید که نمیتوانید مقابل رویش بگویید. نسبت به دوستان واقعیتان وفادار و متعصب باشید و اگر دوستان جدید یا افرادی که کمتر میشناسید در موردشان شایعهپراکنی کردند، آمادهی دفاع از آنها باشید. بخشی از وفاداری، درک اهمیت یک دوستی طولانی و پایدار است. این دوستی را با گذراندن وقتتان با یک دوست جدید یا فردی که به تازگی ملاقات کردهاید، عوض نکنید. اگر به فردی مشهور هستید که، نمیتوانید دهان خود را نگاه دارید یا شایعهپراکنی میکنید، دوستانتان خیلی زود خواهند فهمید و در آینده برای به اشتراک گذاشتن مسائل شخصیشان با شما یا حتی گذراندن زمان با شما، تعلل خواهند کرد. اجازه ندهید دیگران در مورد دوستتان بدگویی کنند. تا زمانی که فرصتی برای شنیدن موضوع از سوی دوستتان ندارید، با هر شنیدهای به عنوان شایعه برخورد کنید. اگر کسی چیزی میگوید که شما را شگفتزده میکند و به نظرتان کاری نیست که دوستتان انجام داده است، بهتر است اینگونه پاسخ دهید: "من او را میشناسم و چیزی که میگویی به نظرم درست نیست. بگذار من با او صحبت کنم و نظرش را در این مورد بفهمم. تا آن زمان ممنون میشوم که در این مورد با دیگران صحبت نکنی."
احترام بگذار تا احترام ببینی
دوستان خوب با گشادهرویی و حمایت دوطرفه، به یکدیگر احترام میگذارند. اگر دوست شما ارزشها و باورهای مشخصی دارد که با عقاید شما همخوانی ندارد، به انتخابهای وی احترام بگذارید و با گشادهرویی آنها را بشنوید. اگر میخواهید دوستتان به شما اعتماد کند، باید بتواند به راحتی عقایدی را به زبان بیاورد که شما ممکن است با آنها موافق نباشید یا در مورد دیدگاه جدیدش با شما بحث کند. اگر دوستتان فکر میکند که با هر ایدهی جالب یا جدید او مخالفت میکنید، این یعنی برای دوستیتان ارزش قائل نیستید. گاهی ممکن است حرفهای دوستتان به نظر شما کسلکننده، نامناسب و ناراحتکننده باشد، اما باید برای او احترام قائل شوید و بدون قضاوت، به صحبتهایش گوش کنید چون او در مواقعی کنارتان بوده که دیگران برایتان وقت نداشته اند. در مواردی که با دوستتان مخالف هستید، مخالفتتان را با احترام اعلام کنید و به موضوعات گوناگون از زوایای متفاوت بنگرید و در پایان گفتگویتان بخندید و بگذرید زیرا هیچ بحثی در جهان وجود ندارد که از دوستی شما و او با ارزش تر باشد و منجر به دلخوری بینتان شود. دوستتان را مورد تمسخر قرار ندهید، در جمع به دوستتان احترام بگذارید و جایگاه اجتماعی او را بالا ببرید.هرگز فراموش نکنید که آدم های بزرگ دوستان بزرگی دارند و جایگاه و احترام دوستانتان دقیقا جایگاه و احترام شماست. هیچ وقت در شوخی هم از حدتان فراتر نروید تا جایی که دوستتان را معذب کنید و باعث به وجود آمدن احساسات بد در او شوید.
دوست شما رقیبتان نیست
رقابت کردن با دوستان همیشه باعث دوری و کدورت میشود. دوست ها همجبهه هستند و شما همیشه باید سمت او باشید و بیشتر وقتها موافق او باشید،او اگر به دنبال منتقد میگشت هیچ وقت با شما دوست نمیشد. هرگز سعی نکنید خودتان و حرف هایتان را به او ثابت کنید،شما به او ثابت شده اید که الان دوست او هستید.به یاد داشته باشید که اگر او ببازد به معنای برد شما نیست، به این معناست که دوست خوبی نداشته تا باعث پیشرفتش شود.همیشه لیدر و مدیر نباشید و حس اینکه درست فکر میکنید را از سر خارج کنید و اجازه دهید او هم تصمیم بگیرد ونظر دهد،دوست شما هم در رابطه محق است.مدام در حال عیب جویی از او نباشید، شما دوستتان را بخاطر تصحیح عیب هایش نپذیرفته اید، دلیل دوست تان رفتار های دوستانه و نقاط مشترکتان بوده است.با دوست صمیمی تان شرط بندی نکنید، همیشه در شرط بستن، آدم ها درصدد برد هستن و رقابت با مخاطبشان و این سبب اصلی کدورت هاست.دوستان صمیمی باهم شرط نمیبندن، حتی از اشتباهات یکدیگر هم دفاع میکنند.
از خود گذشتگی کنید
اگرچه امکان ندارد که همیشه فداکاری کنید، از خودگذشتگی از مهمترین صفات یک دوست خوب است. هر زمان که میتوانید آرزوهای دوستتان را برآورده کنید. محبتهای وی را متقابلا جبران کنید تا دوستیتان تقویت شود. اگر فقط در هنگام نیاز به کمک به یاد دوستانتان بیافتید، دیگران خیلی زود میفهمند که شما به فکرشان نیستید و به فردی خودخواه مشهور میشوید. به دوستانتان از صمیم قلب لطف کنید، نه به خاطر اینکه در عوض چیزی از آنها میخواهید بلکه کاملا بی دلیل لطف کنید زیرا او بهترین دوست زندگی شماست. از خودگذشتگی در زمان مناسب با این که به دیگران اجازه دهید از شما سوءاستفاده کنند، متفاوت است. اگر همیشه به دوستانتان کمک میکنید و در عوض چیزی عایدتان نمیشود، شاید مشکل از سوی خودتان باشد. از سخاوت دوستتان سوءاستفاده نکنید. زمانی که دوستی کاری برایتان انجام میدهد، سریعا جبران کنید. پولی که قرض گرفتهاید را بدون معطلی پس دهید. قرض هایتان را بنویسید تا فراموش نکنید. شاید دوستتان از خجالت قرضتان را یاداوری نکند و به مرور باعث کدورت و از بین رفتن صمیمیت شود. اگر چیز کوچکی برای او خریدین و پول آن را به شما پرداخت نکرد، در ذهنتان به جای خوبی هایی که به شما کرده است بزنید و هیچ وقت دوستی تان را به پول ارزیابی نکنید.
شنوندهی خوبی باشید
مکالمات را به صحبتی یک طرفه از سوی خود تبدیل نکنید. برای درک و حمایت کامل دوستتان باید با دقت به صحبتهایش گوش کنید. شاید ساده به نظر برسد، اما به اندازهای که در مورد خودتان حرف میزنید، باید گوش بدهید. اگر هر مکالمهای را به صحبتی یک طرفه در مورد احساسات خودتان تبدیل کنید، دوستتان از این رابطه چیزی به دست نمیآورد. با گوش دادن، دوستتان اطمینان خاطر پیدا میکند که شما به وی اهمیت میدهید. دوست شما نیاز دارد که شما عقاید و نظرات و تفکراتش را بشنوید. اگر فقط منتظر تمام شدن صحبتهای دوستتان باشید تا آنچه را که خودتان میخواهید بگویید، بیشک دوست شما متوجه خواهد شد و سکوت میکند تا شما صحبت کنید. سعی کنید تعادل را رعایت کنید تا دوستتان نیمی از مکالمه را صحبت کند. گرچه بعضی افراد خجالتیتر از دیگران هستند، اما اگر دوستتان احساس کند که وقتی با شماست، فرصتی برای صحبت کردن ندارد، دوستیتان پیشرفتی نخواهد داشت.
به دوستانتان کمک کنید
برای این که حامی واقعی باشید، باید بتوانید در زمانی که دوستانتان روزهای سختی را سپری میکنند در کنارشان حضور داشته باشید. اگر احساس میکنید دوستتان گرفتار مشکلی شده که نمیتواند آن را کنترل کند (مثل مصرف مواد مخدرو یا مشکلات خانوادگی)، از صحبت دربارهی موضوع نترسید و به او کمک کنید تا از این موقعیت رها شود. گمان نکنید که دوستتان میتواند به تنهایی بر مشکلش غلبه کند؛ شاید در همین لحظه صدای شما لازم باشد تا او را هشیار کند. اگر مشکلی میبینید، در موردش حرف بزنید، حتی اگر احساس عجیبی در این مورد دارید اما با در نظر گرفتن احترام و حریم شخصی او. دوستتان باید بداند که در زمانهای سخت میتواند به شما تکیه کند. هر چقدر او کمتر احساس تنهایی کند، کنار آمدن با مشکلات برایش آسانتر خواهد بود. اگر تمام چیزی که دوستتان میخواهد، حرف زدن در مورد مشکلش است، این کار در ابتدا ایرادی ندارد؛ اما شما باید به وی کمک کنید تا برای مشکلاتش راهکارهای عملی پیدا کند. برای مثال، اگر دوستتان قبول دارد که دچار اختلال در خوردن است و به سادگی قول میدهد که از این به بعد بیشتر بخورد، شما باید این مشکل را جدیتر پیگیری کنید و مثلا با یک متخصص سلامت برای او مشورت کنید.
شما رفیق شرایط بحرانی هستید
اگر قرار است دوستتان در بیمارستان بستری شود، به عیادتش بروید. اگر حیوان خانگیاش گم شده است، برای پیدا کردنش به او کمک کنید. اگر به کسی نیاز دارد که همراهش باشد، در کنارش باشید. وقتی دوستتان در کلاس درس حاضر نیست، برایش از مطالب یادداشتبرداری کنید. وقتی از هم دور هستید، برایش نامه و کارت پستال بفرستید. اگر یکی از اعضای خانوادهاش فوت کرده است، در مراسم تشییع جنازه و ختم وی حاضر شوید و مراسم را بچرخانید. کاری کنید دوستتان بداند که در هر زمانی میتواند روی شما حساب کند. مطمئن شوید که دوستتان همیشه در وسط یک بحران (که شاید حتی ساختگی باشد) قرار ندارد. شما باید در زمانهای سخت برای کمک در کنارش باشید اما کل رابطه نمیتواند حول این مسئله شکل بگیرد. بخشی از حضور شما در کنار دوستتان در زمان بحران، فراهم کردن حمایت احساسی است. به اندازهی کافی به دوست خود اهمیت دهید تا بتواند با شما دردل کند و سبک شود. دستمالی به او بدهید و با دقت به حرفهایش گوش کنید. اگر به نظرتان صحبت کردن صحیح نیست، نیازی نیست حرفی بزنید، فقط آرام و اطمینانبخش باشید. اگر دوستتان در میان بحرانی قرار دارد که به نظر حلشدنی نیست، نگویید «همه چیز درست خواهد شد». گاهی نگفتن این جمله سخت است اما اطمینان خاطر کاذب دادن اغلب بدتر از سکوت کردن است. در مقابل، اجازه دهید دوستتان بداند که در این بحران در کنارش هستید. صادق اما با انرژی مثبت باشید. اگر دوستتان از خودکشی صحبت میکند، با یک نفر دیگر در این باره صحبت کنید. اینجا قانون «احترام به حریم شخصی» صدق نمیکند، چون حتی اگر دوستتان التماس کند که به کسی چیزی نگویید، باید این کار را انجام دهید و او را به فردی حرفهای برای کمک معرفی کنید. پیش از این که فرد دیگری را دخیل کنید، با والدین خود و والدین دوستتان یا همسرش صحبت کنید ( البته تا زمانی که این افراد مسبب مشکل نیستند)
مشورتهای صحیح دهید
برای این که دوست خوبی باشید باید بتوانید موقعیت دوستتان را از نگاه خودش ببینید و نظر خود را بدون تحمیل آن، با وی در میان بگذارید. هیچگاه دوست خود را قضاوت نکنید، فقط وقتی با شما با درد دل میکند، به او مشورت دهید. از ایدههای بیپایه و امتحان نشده برای مشورت دادن استفاده نکنید. به دوستتان فضا دهید و در صورت نیاز، راهکاری ارائه کنید که قبلا امتحان شده و صحیح است. همیشه قبل از اینکه مشورت دهید، در این باره از دوست خود بپرسید که آیا نیاز به مشورت و راهکار های شما دارد یا نه؟ در بعضی موارد، یک دوست میتواند با رفتاری محکم و جدی، دیگری را از موقعیتی خطرناک نجات دهد. اما محتاط باشید؛ شما نباید سخنرانی کنید یا بیش از حد دوستتان را نصیحت کنید و برای او نسخه های اخلاقی و رفتاری بپیچید. با استفاده از اطلاعات واقعی، دیدگاه خود را در مورد موقعیتش به او بگویید و پیشنهاد دهید که اگر شما در موقعیت او بودید، چه میکردید.
دوستانتان گاهی به تنهایی نیاز دارند
بخشی از حامی بودن، قبول این واقعیت است که دوستتان همیشه نمیخواهد زمانش را با شما سپری کند. یاد بگیرید که گاهی عقبنشینی کنید و به دوستتان فضا دهید. درک کنید که شاید او نیاز دارد کمی تنها باشد یا وقت خود را با دیگران بگذراند. نباید سمج یا نیازمند جلوه کنید. اگر همواره به دوست خود بچسبید و هر لحظه که در کنارتان نیست، بخواهید او را چک کنید، شبیه فردی میشوید که نسبت به دیگران احساس مالکیت دارد
اگر دوستتان دوستان مختلف و فراوانی دارد، حسادت نکنید. هر رابطهای خاص و متفاوت است و بدین معنا نیست که دوستتان قدر شما را نمیداند. این که به یکدیگر اجازه دهید وقت خود را با دوستان دیگر سپری کنید به هر دوی شما فرصت میدهد که با حسی تازه و قدردانی بیشتر با هم ملاقات کنید.
بخشش قسمتی از دوستی هاست
اگر میخواهید دوستیتان پایدار باشد، باید بتوانید دوست خود را ببخشید و به دوستیتان تداوم بخشید، فلسفه دوستی ادامه آن است. هیچ وقت بخاطر موضوعات مختلف در صدد پایان بخشیدن به دوستی نباشید، شما برای این ارتباط بهای زیادی پرداخت کرده اید و زندگیتان انقدر عبث نیست که زمان های صرف شده تان را راحت از بین ببرید.او اشتباه کرده است ولی به سبب کارهایی که در گذشته برایتان کرده است لایق بخشش است. اگر کینهی خود را نگه دارید و کاری کنید که تلخی و رنجش به وجود آید، نمیتوانید به دوستی خود تداوم ببخشید. به یاد داشته باشید که هیچ کس بیعیب و نقص نیست و اگر دوستتان از صمیم قلب عذر میخواهد و کار واقعا بدی انجام نداده است، باید از آن چشمپوشی کنید. اگر دوستتان کاری انجام داده که قابل بخشش نیست و نمیتوانید از آن بگذرید، بهتر است به این دوستی پایان دهید، تا اینکه سعی کنید یک دوستی فنا شده را به زحمت حفظ کنید. اما این اتفاق باید بهندرت پیش بیاید. اگر از دوستتان عصبانی هستید اما دلیلش را به وی نگفتهاید، تا زمانی که در این باره با او صحبت نکنید، نمیتوانید وی را ببخشید.
دوستانتان را همانطور که هستند بپذیرید
برای این که رابطهی دوستی عمیقی داشته باشید، نباید تلاش کنید تا دوستتان را تغییر دهید یا وی را مجبور کنید که از دید شما به دنیا نگاه کند. اگر شما محافظهکار هستید و دوستتان آزادیخواه است، به جای اینکه همواره در مورد آن بحث کنید، این مسئله را بپذیرید. شما باید پذیرای دیدگاه تازهای باشید که دوستتان میتواند به تجربیات شما اضافه کند، نه اینکه بخواهید او هم همه چیز را مثل شما ببیند.او فرزندتان نیست، دوستتان است کسی که باید همانطور پذیرفته شود.
هرچه زمان بیشتری را با فردی بگذرانید، کمتر از یکدیگر ایدهآل میسازید و بیشتر همدیگر را همانطور که هستید میپذیرید. دوستی واقعی نیز به همین معناست؛ این که عمیقا به یک نفر اهمیت دهید، حتی وقتی میدانید که هر دو پر از نقص هستید.
شما حق ندارید بخاطر نظرات و عقاید دوستتان از وی دلخور شوید، که اگر اینطور است هنوز دوستی را نفهمیده اید.
حتی بیش تر از یک دوست باشید
یک دوست برای شما صبر میکند تا تکالیفتان را انجام دهید، اما یک دوست خوب تمام شب بیدار میماند و به شما در انجام تکالیفتان کمک میکند. به یاد داشته باشید که اگر دوست خوبی باشید، دیگران هم میخواهند که دوست خوبی برایتان باشند و همه سعی در دوستی با شما دارند. متوجه باشید که در چه لحظاتی باید به دوست خود کمک کنید و فراتر از یک دوست معمولی باشید. این کار باعث رشد دوستیتان شده و او هم متقابلا برای شما چنین کاری انجام خواهد داد. اگر دوستتان واقعا به شما نیاز دارد ولی میگوید «نه، نیازی نیست این کار را انجام دهی…» یاد بگیرید فراتر از کلماتی که به زبان میآورد، متوجه نیازش شوید.
رسالت دوستی، حفظ ارتباط است
سالها میگذرد و افراد معمولا از هم دور میشوند. شاید شما و دوستتان به جاهای مختلف نقل مکان کنید و یکدیگر را هر از گاهی ببینید. گاهی سالها بدون کمترین ارتباط میگذرند. اگر هیچگاه دوستتان را از یاد نمیبرید و همیشه به یادش هستید، حتما به او بگویید؛ چون از شنیدن این حرف بسیار خوشحال خواهد شد. شما در گذشته به دلایلی با هم دوست شدید، شاید هنوز هم همان دلیل بتواند شما را در کنار یکدیگر نگاه دارد.
مکان زندگی شما نباید تعیینکنندهی میزان ارتباط و نزدیکی شما به یکدیگر باشد. اگر دوستی معناداری دارید، باید حتی وقتی فرسنگها از هم دور هستید، دوستیتان پایدار باشد. هر ماه هدفی برای خود بگذارید که به دوست خود تلفن کنید یا به صورت آنلاین با وی گفتوگو کنید، حتی اگر دوستتان در مکانی است که با شما اختلاف ساعت دارد. وقتی این کار به یک روال تبدیل شود، رابطهتان به قوت خود باقی میماند.
دوستی های قدرتمند رشد میکنند، تغییر میکنند و منعطف هستند
برای این که دوست خوبی باشید، باید بدانید که دوستیتان در دبیرستان، دانشگاه و حتی بزرگسالی به یک شکل باقی نخواهد ماند. مثلا وقتی ۱۴ ساله بودید شاید همهی زمان خود را با دوستتان میگذراندید اما وقتی به دو دانشگاه مختلف رفتید یا رابطهای جدی را شروع کردید، طبیعتا زمان کمتری را به صحبت با یکدیگر اختصاص میدهید. اما این مسئله به این معنا نیست که دوستی شما مثل سابق نیست؛ بلکه به معنای این است که درگیر زندگی شدهاید و شکل دوستیتان طی سالها عوض شده است. سعی نکنید دوستیتان را دقیقا مثل ۱۰ سال قبل حفظ کنید، آن را انعطافپذیر نگاه دارید. اگر دوستتان ازدواج کرده، فرزند دارد یا در رابطهای جدی است، ولی شما اینطور نیستید، به این واقعیت احترام بگذارید و بدانید در حالیکه دوستتان هنوز مثل گذشته قدر شما را میداند، دیگر نمیتواند هر روز و هر لحظه با شما در تماس باشد. تغییراتی که طی سالها در دوستیتان رخ داده است را بپذیرید و یاد بگیرید که شما هم در این رابطه رشد کنید.
و در آخر اینکه همیشه با دوستانتان بخندین، آنقدر بخندین که اشکتان جاری شود و از دلدرد روی زمین بیافتید، زیرا خندیدن با دوستان قدرتمند ترین کاتالیزور برای بقای دوستی هاست.
دوستی رفاقت friendship